حمایت اجتماعی ضامن بازگشت به زندگی
همدلی| زنان آسیب دیده از اعتیاد، و رها شده در دل جامعه نیاز به حمایت دارند، حمایتی که آنها را توانمند سازد تا این که بتوانند به زندگی برگردند. توجه به آسیبهای اجتماعی و کسانی که در معرض تهدید این آسیبها هستند، امروزه به مدد فضای مجازی چنان قوت گرفته است که دیگر به سختی میتوان پذیرفت که کسی از خبرهای زیرپوستی این شهر اطلاع ندارد.
گاهی آسیبهای اجتماعی چنان عیان و بیحجاب خودنمایی میکنند که آدمی احساس میکند آنها هم از پنهان بودن خسته شدهاند و میخواهند عرض اندام کنند و همگان را به مبارزه بطلبند. آسیبها و تهدیدهایی که هر کدام زندگی گروهی از افراد را نشانه گرفته و با تمام توان کمر به نابودی سوژههای خود بستهاند، قربانیهایی که نه تنها خود، گویی همه ما در سرنوشت امروز آنها نقش داریم و تبدیل به بازیگرانی شدهایم که دیگر بازیگری نمیکنیم فقط نظاره میکنیم، گویی امروز نوبت تماشا است.
در این میان اما کسانی هستند که از پیله انفعال رها شده و تصمیم به بازیگری گرفتهاند، بازیگرانی که از لابهلای آسیبهای عیان شده و آسیبدیدههای رها شده گروهی را انتخاب کردهاند و میخواهند به کمک آنها بروند، باشد که زندگی در میان این قربانیان رنگ امید به خود بگیرد. قربانیان اعتیاد این روزها حال و احوال خوشی ندارند، آسیبهای زیادی آنها را تهدید میکند و بیش از گذشته نیاز به حمایت دارند، بهویژه زنان مبتلا به اعتیاد که رها و تنها شده به خیابان پناه آوردهاند، آنها نیاز به یاری دارند.
در همین خصوص «همدلی» در گفتوگو با «سپیده علیزاده»، مددکار اجتماعی و مدیر موسسه «نور سپید هدایت» واقع در پارک شوش مینشیند، موسسهای که به مسئله زنان بیسرپناه و در معرض آسیب میپردازد.
جایشان در خوابگاه است نه در خیابان
سپیده علیزاده در خصوص فعالیت این مرکز به همدلی میگوید: «در حال حاضر اینجا در میدان شوش و در پارک شوش، مجری مرکز جامع کاهش آسیب بانوان هستیم. اینکه میگویم مرکز جامع کاهش آسیب به این جهت است که بهزیستی چند پروانه فعالیت در یک مرکز داده است و چند مرکز را در یک مرکز راهاندازی کرده است. مثلا صبحها اینجا مرکز گذری است، شبها اینجا مددسرا یا خوابگاه است. ما در مرکز گشت سیار داریم. در این گشت خانمهای بهبود یافته که همکار ما شدهاند به پاتوقها سرکشی میکنند و به خانمهای آنجا مشاوره میدهند و آنها را تشویق میکنند که به خوابگاه بیایند و از خدمات رایگان مرکز استفاده کنند تا در معرض آسیب نباشند.
مثلا همین دیشب ما تمام این اطراف را گشتیم برای اینکه خانمی بیرون نباشد. در مرکز ما در هر 24 ساعت مددکار، بهیار یا ماما و مددیاری که خودش بهبود یافته از اعتیاد است وجود دارد، ما گشت سیار داریم که سرنگ و سوزنهای آلوده جمع آوری میکنند یا وسایل پیشگیری از بارداری توزیع میکنند و همچنین در خصوص درمانهای سرپایی، پانسمانهای سرپایی فعالیت میکنند.»
وی ادامه میدهد:«من در این مدت که دارم فعالیت میکنم سعی کردم صدای زنان آسیب دیده شهر تهران باشم. سعی کردم از رسانهها فرار نکنم و همه را برای بازدید از مرکز دعوت بکنم. در این مدت روزانه 100 خانم مددجو داشتیم که برای دریافت خدمات مراجعه میکنند، شبهای سرد تعداد آنها بیشتر میشود.»
این مددکار با اشاره به نیاز افراد مراجعه کننده به مرکز نور سپید هدایت میگوید:«ما اینجا فقط ساندویچ یا غذا نمیخواهیم، آنچه ما نیاز داریم این است که این بچهها توانمند بشوند، اینها یاد بگیرند که بیرون بدون ما هم زندگی کنند، بهقدری توانمند شوند که زندگی خود و سختیهایش را بدون مواد بچرخانند.»
زنان آسیب دیده نیاز به توانمندسازی دارند
علیزاده در مورد مجوز مرکز عنوان میکند: «ما اینجا مرکز توانمندسازی و اجتماعپذیری بانوان را با مجوز سازمان بهزیستی داریم، مددجوها به آن میگویند «خانه نیمه راهی»، یک خانهای هست میان کمپ و پاتوق، یعنی اگر کسی از کمپ بیرون آمد و سرپناه امنی هم نداشت به جای اینکه دوباره برود در پاتوق، بیاید در خانه نیمه راهی بماند. ما در این خانه نیمه راهی به بچهها یاد میدهیم که چطور بروند سرکار، چطور توانمند و اجتماعپذیر بشوند، چطور کار بگیرند و در کار بمانند، به آنها حرفههای کوچک یاد میدهیم. ما اینجا کارگاه خیاطی داریم که به بچهها یاد میدهیم که چطور از چرخ استفاده کنند. این کارگاه از آن نظر به بچهها کمک میکند که اینها یاد میگیرند سر ساعت از خواب بیدار شوند، سر ساعت بروند سر کار، ساعت سیگار یا غذا خوردنشان نظم پیدا کند، بنابراین با این یادگیریها وارد فضای واقعی کار میشوند.»
مدیر موسسه نور سپید هدایت با اشاره به نحوه اداره مرکز ادامه میدهد: «ما این مرکز را داریم با مشارکت مردم اداره میکنیم، ما برای این مرکز از شهرداری منطقه 12 ریالی نگرفتهایم و نخواهیم گرفت، این مرکز را شهرداری طی یک تفاهمنامهای به ما داده است و البته تمام پول آب و برق و گاز و پشتیبانیهای این چنینی از سوی آن صورت میگیرد، ضمن این که ما با سازمان بهزیستی تعامل داریم و خدمات آن سازمان را به مرکز اضافه کردهایم، ما اینجا را با مسئولیت اجتماعی شرکتها اداره میکنیم، یعنی تنها بخشی از هزینهها را از بهزیستی میگیریم و بخش عمده آن از سوی مردم و مسئولیت اجتماعی شرکتهایی که دوست دارند برای زنان آسیب دیده شهرشان کمک کنند، تامین میشود.»
این مددکار که از نزدیک با زنان آسیبدیده ارتباط دارد از برخورد برخی از مردم با این زنان گلایه دارد. وی در این زمینه گفت:«خواهش من از مردم این است که از این آدمها نترسند، من خودم دو تا بچه دارم و بارها شده است که جشن تولد بچههای خودم را اینجا گرفتهام. مردم باید بیایند از نزدیک به این زنهای آسیب دیده کمک کنند، اینها باید احساس کنند که جامعه آنها را میبیند و دوستشان دارد و آنها را حمایت میکند.»
علیزاده به نقش مردم اشاره میکند مردم به زنانی که پاک شدهاند کمک کنند و به آنها کار بدهند. وی معتقد است:«حمایت این است که وقتی یک زن رها شده از اعتیاد نیاز به ترمیم ظاهرش دارد برای دندانپزشکی کمکش کنند، کمک کنند یک کار کوچک داشته باشند، این زنها یک دنیا توانمندی دارند، آدم وقتی کارتنخواب میشود خلاق میشود، وقتی در خیابان زندگی میکنی یاد میگیری از یک چوب خشک انبر بسازی، یاد میگیری با هیچی زندگی بکنی، پس اینها میتوانند کارهای خاصی بکنند فقط اینکه باید آن علاقه اجتماعی میان مردم و زنان آسیب دیده شکل بگیرد. فکر میکنم اگر این روحیه را پرورش بدهیم یک دنیای خوب برای همه میسازیم، هم برای خودمان و هم برای آسیب دیدههای این جامعه.»