شوش، خیابان انبار گندم، درست وسط هر آنچه از آسیبهای اجتماعی میشود تصور کرد، پارک شوش، مرکز جامع کاهش آسیب بانوان
این نشانی مکانی است که یک سال است تبدیل شده به مامن زنانی که با کولهباری از دردهای هزار ساله، بار خماری را به دوش میکشند و درد روی درد تلنبار میکنند. از دختر ی که جوانیاش را قمار افیون کرده و آنقدر سرمست دوران طلایی اعتیادش است که فقط باید کنارش ایستاد و کمک کرد کمتر خودش را نابود کند تا پیرزنی که بعد از مرگ تنها پسرش بیخانمان شده.
از پیرزنی که عروسش از خانه بیرونش کرده و حالا «بیسرپناه» است تا نوجوان ۱۸ سالهای که ۵ سال است همسر مردی ۶۰ ساله است و بعد از ۵ سال کتک خوردن حالا از خانه گریخته و خیلیها به او آدرس آنجا را دادهاند.
آنجا که اگر چه بیشتر مددجویانش کارتنخوابهای مصرفکننده مواد مخدر هستند اما پناه همه زنان بیسرپناه شهر است.
سپیده علیزاده، کارشناس ارشد روانشناسی و مدیر عامل موسسه کاهش آسیب «نور سپید هدایت» درباره این مرکز و خدماتی که ارائه میکند، بر زن بودن مددجوها تاکید میکند و میگوید : اعتیاد زنان وابسته خانواده است یعنی دلبستگی های زنان و مردان با یکدیگر تفاوت دارد، بنابراین اعتیاد آنها نیز نسبت به یکدیگر متفاوت است. آسیبی که یک زن تجربه می کند به شدت وابسته به خانواده اوست بنابراین زمانی که به یک زن خدمات می دهید با یک نفر طرف نیستید چراکه آسیب ها معمولا شکل خانگی دارند اما در مردها این مسئله دیده نمی شود و تمام درمانگران اعتياد متفقند كه زنان معتاد، در تمام كشورها و از جمله ايران، نه تنها از نظر جسمي و روحي، عوارض سنگينتري در مقايسه با مردان معتاد متحمل ميشوند، بسيار زودتر از مردان، در معرض انگ و نگاه كج خانواده و جامعه قرار ميگيرند و اگر از حمايت خانواده محروم شده يا عضو يك خانواده آسيبديده يا فقير باشند، به سرعت، براي تامين هزينه اعتيادشان به رفتارهای خلاف عرف وادار ميشوند كه در اين صورت، طرد كامل از خانواده و اجبار به كارتنخوابي زنان، قطعي و ناگزير خواهد بود. اگر امروز، دستگاههاي مقابله با مواد مخدر و نهادهاي متولي كاهش آسيبهاي اجتماعي، از وجود 5 الي 10 هزار زن كارتنخواب در كل كشور خبر ميدهند، اين زنان، نگونبختترينهاي گرفتار اعتياد هستند كه به واسطه عزيمت به قربانگاه خشنترين آسيب اجتماعي، يكباره پيرامونشان را هم از هر حمايت و محبت و ياري، خالي ديدند علاوه بر آنكه به دليل تاثر شديد از اين تحميل بيرحمانه، تنها و بيپناه، داوطلب سقوط به عمق دره فراموشي شدند كه ديگر اثري در خاطره و زندگي هيچ كدام از اطرافيان سببي و نسبي باقي نگذارند.
این مرکز جامع برای ارائه خدمات کاهش آسیب به زنان مصرف کننده مواد مخدر و توانمندسازی آنان است و موسسه کاهش آسیب «نور سپید هدایت» در این مرکز خدمات گذری، سرپناه شبانه (شلتر)، توانمند سازی، خدمات سیار کاهش آسیب، مدیریت مورد و همچنین خدمات پیگیری را ارائه میکند.
کاهش آسیب ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺳﯿﺎﺳﺘ ﻬﺎ ﯾﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺟﻬﺖ ﮐﺎﻫﺶ ﻋﻮارض ﺑﻬﺪاﺷﺘﯽ و ﻋﻮاﻗﺐ ﻣﻨﻔﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدي ﻧﺎﺷﯽ از ﻣﺼﺮف و واﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻣﻮادﻣﺨﺪر و رواﻧﮕﺮدان اﻋﻤﺎل ﻣﯽﮔﺮدد. مرکز کاهش آسیب، ﻣکاني اﺳﺖ مخصوص مصرف کنندگان موادی ﮐﻪ ﻗﺎدر و ﯾﺎ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺗﺮك داﺋﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻪ دﻟﯿـﻞ رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﭘﺮﺧﻄﺮي ﮐﻪ از ﺧﻮد ﺑﺮوز ﻣﯽ دﻫﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﻨﺘﺮل و ﮐﺎﻫﺶ آﺳﯿﺐ ﻫﺎي آﻧﺎن ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺳـﺎﯾﺮ اﻓـﺮا د و در راﺳﺘﺎي ﺗﺮﻏﯿﺐ آﻧﻬﺎ ﺑﺮاي درﻣﺎن، فعالیت می نماید.
مرکز جامع کاهش آسیب “نور سپید هدایت” توسط موسسه کاهش آسیب نور سپید هدایت (به عنوان مجری)، شهرداری منطقه ۱۲ تهران (به عنوان ناظر و مالک ساختمان) و سازمان بهزیستی کشور (به عنوان ناظر و صادر کننده پروانه فعالیت) از مرداد ماه سال ۱۳۹۸ فعالیت خود را ویژه زنان آسیب دیده آغاز نمود.
به جهت تجمیع چندین مرکز ارائه خدمات کاهش آسیب در یک مکان و تسهیل دسترسی مددجویان به دریافت خدمات کاهش آسیب، نام مرکز جامع بر روی آن قرار گرفت که ویژه بانوان آسیب دیده اجتماعی است و فعالیت شبانه روزی دارد.
امروز دقیقا یک سال است که از افتتاح اولین مرکز جامع کاهش آسیب زنان میگذردو یکسالی که دست بر قضا در کنار سختیهای کار در فضای اعتیاد و در میدان شوش، اپیدمی کرونا هم به آن اضافه شد و سختی کار را دو چندان کرد تا جایی که همین یک ماه پیش 6 نفر از مددکاران مرکز دچار بیماری کرونا شدند و مرکزی با بیش از ۱۵۰ نفر مددجو ماند و سختی مضاعفی که بر دوش مددکاران عاشق باقی گذاشت.
یکی از مددکارانی که تازه از قرنطینه ابتلا به کرونا بیرون آمده، میگوید: روزهای سختی بود. خیلی سخت و یک چیزی ته قلبم میگوید اگر دعای بچههای مرکز نبود شاید اینطور نمیگذشت و شاید تسلیم بیماری میشدم. روزی که به سر کار برگشتم، با عدم موافقت خانواده ام مواجه شدم، اما مقاومت کردم و به کار برگشتم. باورم نمیشد که این بچهها اینقدر دلتنگ و نگرانم شدهاند و البته این را اضافه کنید به سختی کاری که همکارانم به واسطه بیماری من با آن دست به گریبان بودند.
مددیار بهبود یافته از اعتیاد شاغل در مرکز جامع کاهش آسیب بانوان که او هم به تازگی از کرونا رها شده است می گوید: بیست و پنج سال مصرف کننده مواد بودم، برای دوره فیزیک و ترک ام اینقدر درد نکشیدم که طی مدت ابتلا به کرونا اذیت شدم ولی برگشتم که درب این مرکز بسته نشود و این زنان رانده و مانده از اینجا هم نشوند.
وی درباره ماهیت کار این مرکز میگوید: مددکاری در کل شغل سختی است اما مددکاری در زمینه اعتیاد، آن هم در مواجهه با زنان و کودکان کارتنخواب سختتر است اما خود منطقه جغرافیایی جنوب شهر کار ما هم داستانی است. عبور هر روز از این منطقه برای رسیدن به محل کار یا تهدید و ارعاب قاچاقچیانی که طعمههایشان از وقتی مددجوی ما شدهاند به راحتی قبل تسلیم خواستههای آنها نمیشوند هم برای خودش داستانی است.
علیزاده، مدیر عامل «نور سپید هدایت» و مدیر «مرکز جامع کاهش آسیب زنان» و «مددسرای بانوان شوش» در تایید حرفهای همکارش میگوید: همکاران من در واقع اعضای یک خانواده هستند و مهمترین ویژگی آنها عشق است چون هیچ چیزی غیر از عشق نمیتواند کسی را وادار کند این طور صادقانه به کسانی خدمت کند که نزدیکانشان هم حتی سعی میکنند ردی از نام و خاطراتشان در خاطرشان نماند. همکاران من عاشق خدمت و عاشق بهبود کیفیت زندگی مددجویانند و شاید همین انگیزه والای انسانی است که سختیهای کار و نامهربانی و ناسپاسی بسیاری از مسئولان را تاب میآورند و من ایمان دارم که آثار خیر دعای مددجویان مرکز در جای جای زندگی اینها به چشم میخورد.